کد مطلب:278525 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

یادآوری و هشدار
خداوند تبارك و تعالی در قرآن كریم می فرماید: (و ذكر فان الذكری تنفع المؤمنین) [1] .

بر كسی پوشیده نیست كه دانسته های انسان در برابر آنچه نمی داند همچون قطره ای در برابر دریاست، مگر كسی كه توجه خاص پروردگار شامل حالش شده و به مقام خلیفه ی اللهی مورد نظر در آیه ی (انی جاعل فی الارض خلیفه) [2] رسیده و مقام ارتضا را كه در آیه كریمه ی: (عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول) [3] به آن اشاره شده درك كرده باشد كه در آن صورت خدا از گنجینه های دانش و علوم الهی او را بهره مند می سازند.

برای كسی غیر از انبیاء و اولیاء علیهم السلام پسندیده نیست كه جز به اندازه ی اندك و محدود، آنهم فقط در چارچوب نیازمندیهای زندگی مادی و امور عادی، ادعای دانشمندی و چیز فهمی كند، اما در امور غیر عادی و آنچه به فراتر از این عالم و جنبه های نا آشكار هستی مربوط است حتی همین مقدار اندك هم بر بیشتر مردم پوشیده است و از همین روست كه خداوند سبحان در آیات متعددی از قرآن از



[ صفحه 24]



جمله (اكثرهم لا یعلمون) [4] و (اكثر الناس لا یعلمون) [5] بر نادانی و چیز فهمی اكثر مردم تاكید فرموده است، چنانكه امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در وصیتی كه به فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام دارد مطالبی می فرماید كه همین مضمون را در بردارد، آن وصیت چنین است: «فرزندم سفارش مرا به درستی دریاب، و بدان كه همان خدایی كه مرگ در اختیار اوست صاحب اختیار زندگی نیز هست و همان كسی كه هستی را آفریده هم او موجودات را می میراند و همان خدایی كه به هستی آفریده ها پایان می بخشد هم او درباره - انسان را- هستی می دهد و بر می گرداند، همان كسی كه - به بلا و مصیبت- می آزماید هم او راحت و آسودگی می بخشد، و- بدان كه- دنیا شایستگی نداشت كه جز به همین شكل كه سرشار از نعمت و آزمایش و وعده ی پاداش در آخرت است یا به هر شكل دیگری كه نتیجه ی خواست و اراده ی اوست- و تو از آن بی اطلاع هستی- به شكل دیگری آفریده شود، پس بنابراین اگر چیزی به نظرت نادرست آمد، این نادرستی را نتیجه نادانی خودت بدان، زیرا كه تو در آغاز آفرینشت هیچ دانشی نداشتی و بعدا - به بعضی امور- آگاه شدی، و چقدر نادانیها و سرگردانیهایت در دایره ی علم و اندیشه بسیار است، و چقدر زیاد است مواردی كه بینش نادرستی نسبت به آن داری و پس از آن بدان بینا و دانا می شوی. حال كه چنین است به آن كسی متوسل شو - و فهم و درك را از او بخواه - كه تو را آفرید و روزی داد- و امور مادی و معنوی ات را- هماهنگ كرد، باید كه خضوع، گردن كجی و كرنشت برای او باشد و به او امیدوار و مشتاق و از هم او - و عدل و قطع عنایتش - بیمناك باشی. [6] .

حقیقت مطلب همین است و جز این نیست، علاوه بر اینكه ما خود وقایع شگفت آور علمی و اجتماعی بسیاری را به چشم دیده ایم كه هیچ كس احتمال



[ صفحه 25]



پیدایش آنها را نمی داد، با این وجود چطور ممكن است - بدون دلیل و بی اعتنا به تجربه - پیدایش امور غیر قابل پیش بینی دیگر را كه تا آخر عمر جهان اتفاق خواهد افتاد انكار كنیم؟!

اینكه ما بعضی از پیشینیان چیزهای زیادی را انكار كرده و می كنیم نتیجه ی نادانی عمیق و ریشه دار بشریت است. خدای سبحان می فرماید: (بل كذبوا بما لم یحیطوا بعلمه و لما یأتهم تاویله) [7] امام سجاد علیه السلام در پاسخ سوال شخصی كه علت پوشیده ماندن ذات پروردگار بر آفریده ها را جویا شده است می فرماید: «زیرا كه خداوند تبارك و تعالی آفرینش انسان را بر گونه ای از جهل استوار فرمود.» [8] .

در وصف همین نادانی انسان است كه جملاتی از این قبیل از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است كه فرمود: «مردم دشمن آن چیزی هستند كه حقیقت آن را درك نكرده اند»، [9] «انسان دشمن چیزی است كه حقیقتش را نفهمیده است»، [10] «نادان از آنچه دانشمندان درست اندیش به آن خو گرفته می هراسد.»، [11] «هر كس از دانشی بیخبر باشد با آن دشمنی می ورزد»، [12] و «هر كس بالاترین حد دانش را برای خود ادعا كند، آخرین مرتبه نادانی را از خود بروز داده است.» [13] .

هدف این مقدمه توجه دادن خواننده محترم به این مطلب است كه: بیشتر آنچه در این كتاب عرضه شده است از چیزهایی است كه آن طور كه باید، برای مسلمانان و حتی برای بیشتر شیعیان مذهب جعفری علیه السلام روشن نشده است و از همین رو، هر كس آن گونه كه خود می فهمد و می پسندد آن را سمت و سو داده و صورتبندی می كند.

آری، این مسلم است كه، ما شیعیان چون معتقدیم كه پیامبر و ائمه - صلوات الله



[ صفحه 26]



علیهم اجمعین - دارای مقام خلافت اللهی و مرتبه ی ارتضاء نزد پروردگار هستند، [14] - وحق هم هیمن است -، به طور قطع و یقین می دانیم كه گفتار آن بزرگواران بدون علت و ساختگی نیست، بلكه سخنشان نور و روشنی بخش، كار و عملشان هدایت انسانها، رتبه و منزلتشان حقیقت و راستی، گفتارشان حكمت و درستی بدون تردید و اندیشه و نظرشان عین دانش و متانت و اطمینان و وقار است و از همین روست كه كلامشان را كلامی راست و درست می دانیم و آنچه را نمی دانیم در پهنه ی وسیع دانش ایشان كه به گنجینه های بیكران دانش پروردگار متصل است جستجو می نماییم، هر چند كه حقیقت بیان ودورنمایه ی اصلی مقصودشان را درست نفهمیم و البته شكل كار در این رجوع به دانش معصومین علیهم السلام این است كه در امور جزئی [15] به روایات متواتر [16] مستفیض [17] متكی هستیم.



[ صفحه 27]




[1] ذاريات: آيه ي 55- آنچه را حق است يادآور شو، براي آنان كه ايمان آورده اند- و سر لجاج ندارند- سودمند است.

[2] بقره: 30.

[3] جن: 26.

[4] انعام: 37.

[5] يوسف: 21.

[6] نهج البلاغه، نامه ي: 31.

[7] يونس: 39- چنين نيست بلكه آنچه را دامنه دانششان به آن نمي رسد و حقيقت و باطن آن را در نيافته اند دروغ و نادرست معرفي مي نمايند.

[8] بحارالانوار، ج 3، ص 15، روايت 2.

[9] غرر و درر موضوعي، باب جهل.

[10] غرر و درر موضوعي، باب جهل.

[11] غرر و درر موضوعي، باب جهل.

[12] غرر و درر موضوعي، باب علم.

[13] غرر و درر موضوعي، باب علم.

[14] مقصود مقامي است كه طبق آيه شريفه سوره ي جن - كه قبلا مولف محترم اشاره فرمودند- خداوند صاحبان اين مقام را بر آنچه از اسرار غيب كه بخواهد مطلع مي نمايد. مترجم.

[15] مقصود اموري است كه عقل را هيچ راهي در اصل يا چند و چون آنها نيست، چه در عقايد، چه در احكام و درغير آنها، نظير چگونگي بهشت و دوزخ و ملائكه يا تعداد ركعات نماز يا نصاب زكات يا اسرار مسائل يا چگونگي عمل در سير و وصول به مقامات.مترجم.

[16] اگر در سلسله سند يك خبر، در هر طبقه، تعداد راويان به حدي باشد كه همدستي و اتفاق آنان بر دروغ بستن محال باشد آن خبر را متواتر گويند. مترجم.

[17] مستفيض خبري است بين اخبار آحاد و متواتر، كه تعداد راويان در هر طبقه بيش از سه نفر هستند. مترجم.